ما 6 نفر

چهارشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۶

دعا


دعا از دیدگاه مولانا

گفت آن الله تو لبیک ماست
وآن نیاز و درد و سوزت، پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زیر هر "یا رب" تو لبیک هاست
جان جاهل زین دعا جز دور نیست
زانکه "یا رب" گفتنش دستور نیست
بر دهان و بر لبش قفل است و بند
تا ننالد با خدا وقت گزند

پس همان "ادعونی، استجب لکم" تفسیر عرفانی می شود. یعنی دعا کردن و استجابت دعا با هم یکی است. همین که به تو توفیق دعا داده شده، کلی افتخار کن به خودت! نفس توفیق به دعا عین اجابت است. پس بر بلاها هم شکرگزار باش اگر با گرایش تو به دعا باعث رشد تو شده اند:

چون خدا خواهد که مان یاری کند
میل ما را جانب زاری کند
هم دعا از تو، اجابت هم ز تو
ایمنی از تو، مهابت هم ز تو

خدا اگر می خواهد توفیق دعا را از کسی بگیرد، زمینه های عادی دعا کردن را هم از او می گیرد تا دعا نکند:

داد فرعون را صدها ملک و مال
تا بکرد او دعوی عز و جلال
در همه عمرش ندبد او دردسر
تا ننالد سوی حق آن بدگهر
درد آمد بهتر از ملک جهان
تا بخوانی مر خدا را در نهان
خواندن بی درد از افسردگی است
خواندن بادرد از دل بردگی است

یک گروه از اولیاء هم لب از دعا فرو بسته اند ولی این با دعا نکردن فرعون فرق می کند و از روی کبر و خودبزرگ بینی نیست، بلکه در خدا محو شده اند. فرو بستن لب از دعا اینجا به جهت رضا به قضای الهی است، یعنی به مقامی رسیده اند که راحتی و سختی برایشان مطرح نیست. درک وحدانی انان از عالم به حدی است که کثرت نمی بینند و کاملا محو و فانی خدا شده اند:

بشنو اکنون قصه آن رهروان
که ندارند اعتراضی در جهان
زاولیاء اهل دعا خود دیگرند
گه همی دوزند و گاهی می درند
قوم دیگر می شناسم زاولیاء
که دهانشان بسته باشد از دعا

در این حال سکوت آنان عین دعا کردن است، چرا که بین گفتن و نگفتن فرقی نیست. اگر هم حرفی بزنند و دعایی بکنند، آن دعا از مقام فنا نشات گرفته :

آن دعای بی خودان، خود دیگرست
آن دعا زو نیست، گفت داورست
آن دعا حق می کند، چون او فناست
آن دعا و آن اجابت از خداست

این ها همانها هستند که به قول معروف دعایشان رد ندارد و دمشان گرم است:

کان دعای شیخ، نه چون هر دعاست
فانی است و گفت او گفت خداست
چون خدا از خود سوال و کد کند
پس دعای خویش را چون رد کند؟

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی